خدمت یک زن به حضرت آیت الله

سیره خوبان: امام خمینی و نماز

مرحوم حاج احمد آقا خمینی (ره) درباره ایشان می گوید: شبی که از پاریس عازم ایران بودیم امام در هواپیما برای نماز شب برخاستند و چنان می گریستند که خدمه هواپیما تعجب کرده بودند و شنیدم که پرسیده بودند آیا امام از چیزی ناراحت هستند؟ من گفتم...

سیره خوبان: ...چندسال است

مــن بیش از پـنجـاه سـال است که دارم تدریس می کنم و بیش از پنجاه جلد کتاب فـقهی و اصولی و غـیر ذلک نوشتم و بیش از هزاران طلبه پای درس مـن بوده‌اند و  کـارهای متفرقـه ای  برای مردم در حد توانم انجام دادم امـا به هـیچ کـدام از اینها برای عـالم قـبر و آخـرت امـید نبستم و آنچه که من به آن امید بستم این است که...

سیره خوبان: صحبت میکنیم...

آیت الله گرامی قمی: زمانی درب خانه‌ی مرحوم آسید ابوالحسن اصفهانی در نجف، جمعیتی از طلبه‌ها مقداری سر و صدا کرده بودند.

ایشان صدای آن‌ها را شنید و به نزدیکانش گفت این‌ها چه می‌خواهند؟ گفتند این‌ها کمک می‌خواهند و… این‌جا می‌آیند مزاحم می‌شوند.ایشان گفته بود راه بدهید بیایند... 

سیره خوبان: کار مستحبی حتی وسط راه

مرحوم حاج محمد حسن احسن میگفتند:
وقتی در سفرها، همراه آیت الله العظمی بروجردی به جایی می رفتیم، آقا بیکار نبودند، میفرمودند: «قرآن را به من بدهید یا چند نامه به من بدهید!»
ایشان در طول مسیر - حتی مسیرهای خطرناک - یا مشغول خواندن...

سیره خوبان: آیت الله العظمی آسید احمد خوانساری

سیره خوبان: کلاه سرتان نرود

کلاه سرتان نرود!

🔸روزی عده ای از بازاریان به دیدن علامه شیخ محمد تقی شوشتری(ره) رفتند. از وضعیت بازار ، احکام خرید و فروش ، معاملات حلال و حرام ، احکام قرض و وام سخن گفتند. ایشان با حوصله به سوالات حاضرین جواب می دادند.

🔸در آخر که حضار می خواستند مجلس را ترک کنند از شیخ خواستند که